دریافت
حجم: 6.95 مگابایت
دریافت
حجم: 18.1 مگابایت
وی با بیان این که از سه روش می توان مرجعیت اهل بیت علیهم السلام در مباحث اعتقادی و خداشناسی را نشان داد، تصریح کرد: راه نخست تربیت شاگردانی است که سرآمد متکلمان بوده اند؛ نظیر افرادی همچون هشام بن حکم. حتی نقل شده است که اصحاب ائمه غیر از محتوا، روش ها را هم از ائمه دریافت کرده اند؛ همانند مؤمن طاق که از امام صادق روش استدلال را می گیرد.
رییس انجمن کلام اسلامی حوزه ادامه داد: راه دوم تأثیر گذاری آموزه های اهل بیت بر متکلمان اعم از امامیه و غیر امامیه است. از جمله این موارد می توان به مواردی همچون برهان حدوث، مباحثی در بحث صفات الهی از جمله نظریه صفات و کلمات امیرالمؤمنین در باب عدل و توحید و نظریه «خلق لامن شئ» نام برد.
وی در ادامه گفت: راه سوم برای اثبات مرجعیت اهل بیت علیهم السلام در شناخت خداوند این است که برجستگی های آموزه های اهل بیت علیهم السلام در این حیطه از علوم را نشان دهیم.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر برنجکار بیان داشت: در حیطه اعتقادات موارد متعددی وجود دارد که نظریه اهل بیت علیهم السلام در مقابل نظرات دیگران به صورت برجسته مطرح می شود. از جمله نظریه «امربین الامرین» در بحث حیث تنویل و آموزه بداء در کنار آموزه قضا و قدر.
وی افزود: نظر به مسلمان دانستن کسی که عمل به دستورات دین نمی کند، در باب عدل می دانیم که همه ـ حتی اهل سنت ـ متعقدند که ائمه در باب عدل مرجع هستند.
دریافت
حجم: 24 مگابایت
وی بیان داشت: قرآن کریم کسی را میخواهد که هم سیر قطعات مطرح در کلیات آن را تکمیل کند و نیز قطعات پراکنده در قرآن کریم را جایگذاری کند و با توجه به مرجعیت ائمه اطهار علیهم السلام در فهم قرآن، به نظر می رسد که دست کم آنچه از اخبار ائمه اطهار در کتاب کافی مطرح شده است می تواند این کار را انجام دهد.
عضو انجمن کلام حوزه اظهار داشت: با بررسی روایات کافی در می یابیم که تصور انسان در کلام اهل بیت علیهم السلام، تصویری است که اولا مهم است و سازگار با سنت نبوی منقول در منابع اهل سنت و قرآن کریم است و ثانیا این تصویر معقول و سازگار با عقل است. لذا با این دو ویژگی و با توجه به جایگاه روایات اهل بیت علیهم السلام در تفسیر قرآن دست کم می توان بر اساس روایات تعریف کافی مرجعیت اهل بیت علیهم السلام را در باب شناخت انسان اثبات کرد.
دریافت
حجم: 20.2 مگابایت
وی افزود: هنگامی که سخن از مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام مطرح می شود، دو مبحث باید مورد توجه قرار گیرد، نخست این که مراد از مرجعیت، مرجعیت خود اهل بیت علیهم السلام است یا روایات و اخبار اهل بیت؟ و دوم آن که مراد از مرجعیت در اینجا چیست؟
وی سپس بیان داشت: مراد از مرجعیت در این بحث حجیت ذاتی است و هنگامی که مطرح می شود که اهل بیت علیهم السلام در شناخت جهان مرجعیت دارند، مراد این است که حجیت ذاتی دارند.
وی ادامه داد: عقل می گوید چون اهل بیت علیهم السلام معصومند پس حتما سخن آنان مطابق با واقع است و پذیرفته می شود.
وی اظهار داشت: محورها و سؤالاتی در شناخت جهان وجود دارد که می توان برای پاسخ به آن ها به روایات مراجعه کرد؛ آیا جهان حادث است؟ آیا جهان مستقل از خدا وجود دارد؟خداوند جهان را از کتم عدم خلق کرده است یا خیر؟ اولین مخلوق چیست؟ آیا ما یک عالم داریم یا چند عالم؟ قاعده الواحد وجود دارد یا نه؛ بلکه خداوند در خلقت مادیات هم مباشرت دارد؟ و سؤالاتی دیگر.
دریافت
حجم: 20.8 مگابایت
میزگرد علمی دومین روز مدرسه تابستانی کلام امامیه با حضور حجج اسلام و المسلمین ارسطا، صادقی و وحدتی شبیری برگزار شد.
دریافت
حجم: 34.7 مگابایت
به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین دکتر محمد جواد ارسطا، رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی و عضو هیئت علمی دانشگاه باقرالعلوم(ع) در دومین روز از سومین مدرسه تابستانی کلام امامیه به تبیین موضوع «مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در سیاست» پرداخت و گفت: ابتدا نیاز است تعریفی از سیاست مطرح شود؛ سیاست در لغت به معنای تدبیر امور است، چنانکه این معنی در روایات هم به کار رفته است و از مجموعه آن که در زیارت جامعه کبیره می فرماید «وساسة العباد». اما در اصطلاح، سیاست را به جریان قدرت در جامعه تعریف کرده اند.
وی ادامه داد: لئون دوگی معتقد است که در جامعه دو طبقه وجود دارد؛ طبقه فرمان روا و طبقه فرمانبر. این مطلب در کلام امیر المؤمنین هم مطرح شده است که «لابد للناس من امیر، من بر او فاجر». در این تعبیر «للناس» همان طبقه فرمان بر است و مراد از «امیر» طبقه فرمان روا است.
رییس پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی خاطرنشان کرد: در این تعبیر رابطه بین این دو طبقه همان جریان قدرت در جامعه است و تدبیر بر اساس این تعریف مزبور از سیاست، قدرت تنها عنصر یا عنصری اصلی در سیاست است. اما با مراجعه به کلام اهل بیت علیهم السلام معلوم می شود که ایشان برای اولین بار سیاست را باز تعریف به تعریف جدید کرده اند. ایشان عناصری دارد در تعریف سیاست داخل می دانند.
وی نیز گفت: از عناصر اصلی در سیاست از دیدگاه ایشان اولا تدبیر امور امت در راستای تامین مصالح واقعی آنان است و به تعبیر دیگر کسی که بر مسند حکومت بنشیند ولی به دنبال تأمین مصالح نباشد، خود به خود عزل می شود.
حجت الاسلام و المسلمین دکتر ارسطا اضافه کرد: از عناصر دیگر سیاست در نگاه ائمه این است که امام باید پشتوانه عاطفی مردم باشد. در واقع سه عنصر مهم در باز تعریف سیاست از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام وجود دارد؛ تأمین قدرت به تأمین مصلحت، این که امام پشتوانه عاطفی مردم باشد.
وی سپس بیان کرد: ویژگی های رهبر مطلوب جامعه سیاست حقانی در روایات متعددی مطرح شده است. از منابع غنی ما در باب سیاست از دیدگاه اهل بیت علیهم السلام «نهج البلاغه» است و یکی از زیباترین این کلمات خطبه ۲۱۶ نهج البلاغه است که از جنگ صفین مطرح شده است.
دریافت
حجم: 25.2 مگابایت
به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین دکتر وحدتی شبیری، رییس دانشگاه علوم اسلامی رضوی در دومین روز از سومین مدرسه تابستانی کلام امامیه به تبیین موضوع «مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام در فقه و حقوق» پرداخت و گفت: مرجعیت اهل بیت در وضع قانون، تفسیر قرآن و اجرای قانون است. ائمه معصومین همچون پیامبر اکرم دارای شئون بیان احکام و اجرای آن می باشند.
وی اظهار داشت: آنچه فقط در متون روایی و قرآنی موجود است، بیان کننده حقوق اسلامی است و متون فاقد نظام حقوقی اسلامی است و در مورد نظام حقوقی اسلامی بیانی از ایشان صادر نشده است.
وی اضافه کرد: راهبردهای علمی اهل بیت علیهم السلام در مبحث حقوق قابل عرضه به جهان است.
وی سپس با بیان مثالهای در حوزه حقوق خصوصی، کیفری، عمومی و بین المللی راهکار اهل بیت علیهم السلام را در این زمینه ها تشریح کرد.
دریافت
حجم: 37.5 مگابایت
حجت الاسلام والمسلمین دکتر صادقی افزود: مفهوم عصمت ناظر به علم و عمل است که بخش عمل مربوط به حوزه اخلاق است و مبحث درون دینی است. مفهوم امانت نیز مسأله برون دینی است که انبیاء در متون دینی بدان مشهور بودند. مرجعیت مطلق اخلاقی اهل بیت در زیارت جامعه کبیره محسوس است.
وی در خصوص اثبات مرجعیت اخلاقی اهل بیت علیهم السلام بیان کرد: آن ها چون فضیلت مندند اسوه هستند، پس قابل پیروی و تبیعت می باشند و چون امین اند و تعمد بر خطا ندارند و معصومند؛ بنابراین هرچه که از آن ها سربزند الزاما خوب است.
این استاد حوزه و دانشگاه نیز گفت: مرجعیت اخلاقی به مرجعیت اسوه ای، معیارها و موازین، هدایت، اعتصام، طریق، نجات و اطاعت قابل تقسیم است.
وی افزود: در واقع مرجعیت علمی به دلیل داشتن قید غیر قابل حذف در تعریف اخص از منبعیت علمی اوست.
وی با بیان این که مراد از عقل در عنوان عقل به معنا خاص کلمه عبارت است از مجموعه قوای ادراکی عمومی بشر است، تصریح کرد: در کنار مزایای عقل (به معنای خردورزی) دو محدودیت دستکم وجود دارد؛ نخست آن که محدودیت در حوزه اخلاق و کشف ارزش های بنیادین اخلاقی و محدودیت در حوزه الهیات.
وی ادامه داد: همین دو محدودیت عقل جز امتیازات انحصاری قرآن و حدیث است. به نظر ما هر آن چه که اهل بیت و قرآن از آن خبر می دهند؛ هم توجیه گر است و هم صادق.
وی خاطرنشان کرد: این گزاره مستلزم این نتیجه است که در حوزه الهیات هر آنچه در آثار حدیثی ثبت شده است، چنانکه اولا صدورش از معصوم احراز شود، ثانیا وجه صدورش هم اخباری و بلاتقیه باشد، ثانیا آن اثر حدیثی منبعی برای شناخت آن موضوع است.
وی در ادامه گفت: بر این اساس ابتدا نسبت عقل و وحی هم طولی است و هم عرضی؛ به این معنی که مرجعیت یکی از عقل و وحی گاه در طول دیگری است و گاه در عرض آن. و در مرحله بعد(ثانیا) نسبت مرجعیت اهل بیت به قرآن همچنین مثل نسبت مرجعیت عقل و وحی است، بنابراین هم رابطه طولی دارد و هم رابطه عریضی. رابطه طولی اهل بیت و قرآن به این معنا است که در بعضی موارد معارف اهل بیت علیهم السلام هستند به قرن است و رابطعه عرضی به این معنا است که مثلا برخی از معارف اهل بیت علیهم السلام از راهی غیر از قرآن می تواند به دست آمده باشد.
به گزارش شبکه معالم، حجت الاسلام و المسلمین دکتر رسول رضوی، به تبیین موضوع «معنا شناسی و گستره مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام» پرداخت و گفت: باید دانست که برخی خواسته اند تا بین مرجعیت ائمه اطهار و زعامت سیاسی ایشان تفکیک کنند و به عبارت دیگر با این تفکیک از مرجعیت علمی ایشان صحبت کنند و برخی با این تفکیک و لوازم آن مخالفند. مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام پایه مرجعیت علمی و زعامت ایشان است.
وی افزود: در معنا شناسی «رجع» و «مرجع» بازگشت وجود دارد، اما بازگشتی برای حکمیت گرفتن و داوری کردن. در معنای رجعت هر دو عنصر وجود دارد و با این توضیح «رجع» به معنای بازگشتن برای نوعی داوری و تحکیم است و با این توضیح مرجعیت علمی اهل بیت علیهم السلام به معنای منبع بودن ایشان داوری و حاکمیت داشتن ایشان به هنگام اختلاف ها و فصل الخطاب بودن ایشان است.
معاون پژوهشی دانشگاه قرآن و حدیث خاطرنشان کرد: دلایل مختلفی وجود دارد که مرجعیت علمی ائمه اطهار را به صورت مطلق اثبات می کند و بهشرایط و یا علمی خاص تقیید نخورده است.
حجت الاسلام والمسلمین رضوی ادامه داد: نخستین دلیل ادله کلامی از جمله روایاتی است که طلب سؤال از ائمه اطهار در آن ها مطرح شده است و روایات دیگر. دلیل دوم قواعد تاریخی است که در آن ها ائمه اطهار در موارد مختلف از جمله مباحث حدیث شناسی و تفسیری و… مورد مراجعه بوده اند و پاسخ داده اند و سومین دلیل آن که رجوع مراجعه کنندگان در ساحت های مختلف نشان می دهد که مردم هم چنین تصوری از مرجعیت علی مطلق اهل بیت داشتند.
وی با بیان این که مرجعیت سه لایه معنایی دارد و هنگامی که ما از مرجعیت اهل بیت علیهم السلام سخن می گوییم مدعی لایه سوم آن هستیم، تصریح کرد: سه لایه معنایی مرجعیت عبارت است از صرف مراجعه و ارجاع، مراجعه توأم با نوعی اعتبار و سلطه ـ اما اعبار ناقص و نسجنجیده ـ و مراجعه توأم با اقتدار مطلق و بدون قید و شرط.
مدیر بنیاد فرهنگی امامت ابراز داشت: مراد از مرجعیت در مقام معرفت و عمل است. مرجعیت در معرفت به معنای وثاقت مطلق اهل بیت علیهم السلام در اخذ دانش ها است و مراد از مرجعیت در عمل، الزام مطلق در قبال اداری مرجع است.
وی با اشاره به این که اهل بیت در نظام واژگان قرآن، برپایه مفهوم عرفی آن به معنای اختصاصی قرآن دارد که مراد از آن اهل بیت النبی است، گفت: در آیات مختلف تعابیر جایگزین برای این واژه مطرح شده است؛ از جمله واژه «ذی القربی» در آیه مودت و واژه «ابناء» در آیه مباهله.
وی اظهار داشت: در سنت هم روایات متعددی وجود دارد که یا در ذیل آیات شریفه یا به ورت مستقل به مصداق یابی و مرجعیت اله بین علیهم السلام دلالت دارند.
حجت الاسلام و المسلمین سبحانی افزود: دست کم سه روایت مستقل وجود دارد که در اهل سنت یا متواتر است یا دست کم کثیری از اهل سنت صحت آن را اثبات کرده اند و حدیث ثقلین، حدیث سفینه و حدیث خلفاء اثنی عشر. روایات مزبور به طرق مختلف در منابع اهل سنت ذکر شده است.
همایش علمی سیرهی امام رضا (علیه السلام)؛ آموزهها و کارکردها
«پنل قرآنی کلامی»
ارتباط قرآن و حدیث
سخنرانی اول: سنجش روایات با قرآن در میراث امام رضا - دکتر محمدعلی مهدوی راد
سخنرانی دوم: روششناسی تفسیر آیات متشابه در احادیث امام رضا - دکتر علی نصیری
ارتباط عقل و وحی
سخنرانی سوم: عقلانیت وحیانی در آموزههای رضوی - دکتر سعید جوادی آملی
سخنرانی چهارم: عقل وحیانی و وحی عقلانی در سیرهی رضوی - دکتر رضا برنجکار
نشست علمی: سنخیت علت و معلول از منظر کلام، فلسفه و عرفان
ارائه دهنده: حجت الاسلام حسن رمضانی
ناقدان: دکتر محمد تقی سبحانی، دکتر رضا برنجکار
دبیر علمی : دکتر بهرام دلیر
نشست علمی: سنخیت علت و معلول از منظر کلام، فلسفه و عرفان
ارائه دهنده: حجت الاسلام حسن رمضانی
ناقدان: دکتر محمد تقی سبحانی، دکتر رضا برنجکار
دبیر علمی : دکتر بهرام دلیر
نشست علمی با موضوع معاد جسمانی و مسألهی اینهمانی
سخنران: دکتر سید علی طالقانی
مدرسهی تابستانی فلسفهی دین: پژوهشکدهی فلسفهی تحلیلی، پژوهشگاه دانشهای بنیادی - تهران 1393
امکانسنجی تعریف علم در قرآن
سخنرانان: دکتر شعبان نصرتی، دکتر محمد رکعی
دبیر علمی: دکتر هادی کمال عزت
به گزارش روابط عمومی انجمن کلام اسلامی حوزه، نشست علمی "امکانسنجی تعریف علم در قرآن" با حضور حجت الاسلام دکتر شعبان نصرتی و حجت الاسلام دکتر محمد رکعی روز یکشنبه در سالن همایش انجمنهای علمی حوزه برگزار شد.
حجت الاسلام دکتر شعبان نصرتی از اعضای انجمن کلام اسلامی حوزه علمیه و عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث در ابتدای این نشست گفت: ما در سه بازه تخصصی، متن و عرف میتوانیم دنبال تعریف علم بگردیم که هر کدام نیز ابزار خود را لازم دارد.
وی با تاکید بر اینکه درک هر مفهومی از متن نیازمند قواعد و مبانی است افزود: براساس قواعد و مبانی به دنبال کشف از قرآن هستیم و ممکن است بگوییم قرآن اصلا در صدد بیان علم نبوده است و ممکن است هم بگوییم قرآن درصدد این کار بوده که البته وقتی قاعده داشته باشیم برای ما تفاوتی ندارد. مانند باستانشناسی که در این عرصه تحقیق دارد ولی ممکن است سازندگان شهر قدیمی، هیچ قصدی برای بیان موضوع خاصی نداشتهاند ولی باستانشناس دنبال گمشده خود در فعالیتش میگردد.
ایشان با بیان اینکه ما در برداشت و تعریف علم از قرآن کاری با عرف امروز و عرب جاهلی نداریم اظهار داشت: ما فارغ از اینکه ماتن قرآن هدف انتقال معنا را داشته است به دنبال این هستیم که با ابزار زبانی نیات ماتن را کشف کنیم البته نباید در ارزیابی تعاریف در سطوح گوناگون، آنها را با هم خلط کنیم.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه در ادامه افزود: ما عرف را اگر به عنوان فرهنگ غالب در نظر بگیریم در این صورت اگر مراد این است که قرآن از فرهنگ آن دوره تاثیر گرفته این مطلب برای ما قابل پذیرش نیست ولی عرف را به این معنا میپذیریم که قرآن، زبان عام است و نباید عرف را خاص کنیم؛ قرآن جهانی است، لذا ما قرآن را ناظر به عرف عام میبینیم.
وی اظهار داشت: اگر رگههایی از یک مفهوم در هر متنی فارغ از آن که متن دنبال ارایه تعریف از آن مفهوم بوده یا نبوده مشاهده کنیم میتواند راه را برای ما باز کند و ما به دنبال آن چیزی که میخواهیم که در اینجا تعریف علم و امکان آن از قرآن کریم است برویم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و جدیث با بیان اینکه زبان قرآن، زبان عام است تصریح کرد: ما در تعریف الزاما لازم نیست که دنبال عنصر مشترکی بگردیم و بگوییم هر چیزی که این عنصر را دارد در دامنه تعریف میگنجد همان طور که در فارسی نیز وقتی میخواهیم یک تعریف برای مفهومی بیابیم لزوما همه افراد شمول در تعریف ویژگی های مشترک زیادی با هم ندارند.
ایشان در ادامه افزود: باید از قرآن بسندگی پرهیز کرده و نباید خود قرآن را در پرداختن به مفاهیم جهانبینی کافی بدانیم، زیرا سنت و عترت مکمل فهم قرآن کریم هستند بنابراین در ارائه تعریف از علم نیز ما بینیاز از این موضوع نیستیم.
وی اظهار داشت: ایزوتسو در تحقیقات خود، در مفاهیم گوناگون آگاهانه و یا نا خودآگاهانه به متون تفسیری میپردازد؛ شیعه و سنی نیز برای قرآن، متون تفسیری قائل هستند اگرچه اختلاف ما با اهل سنت این است که ما ائمه را مفسر واقعی قرآن میدانیم ولی آنان صحابه و تابعین را هم داخل کردهاند پس اگر بخواهیم همه دقیقهها را از قرآن انتظار داشته باشیم از لحاظ منهجی و روشی درست نیست ولی از قرآن شروع میکنیم و نقاط ابهام را با ابزارهای دیگر مانند روایات رفع میکنیم.
دکتر نصرتی در ادامه گفت: روش بنده در امکانسنجی تعریف علم ابتدا داشتن مسئله آن هم بر اساس علومی مانند فلسفه و ... بوده است و وقتی با مسایل سراغ قرآن رفتم، ملاحظه کردم میشود از قرآن به پاسخهایی برسیم ولی اگر بدون داشتن مسئله سراغ تعریف مفهومی برویم ممکن است به جایی نرسیم.
وی با اشاره به جایگاه علم و تعریف آن در قرآن عنوان کرد: آیات قرآن بیشتر بر علم اعطایی و عندالله و وحیانی اشاره و تاکید کرده است که نمونههای آن در تعابیر قرآنی: «... وَلَا یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلَّا بِمَا شَاءَ ...»؛ «وَسِعَ رَبِّی کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا»، «رَبَّنَا وَسِعْتَ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَةً وَعِلْمًا»، «وَاللَّهُ وَاسِعٌ عَلِیمٌ»، «وَأَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمًا» و «وَسِعَ رَبُّنَا کُلَّ شَیْءٍ عِلْمًا» وجود دارد.
ایشان اظهار داشت: در تعریف علم از بیان ویژگیهای این آیات مدلسازی کرده و معتقدم ویژگی اصلی علم بر این اساس، احاطه عالم بر معلوم است. برخی گفتهاند که در احاطه علمی عالم به معلوم، کار را خدا انجام میدهد که البته ظاهر قرآن آن را تایید نمیکند، بنابراین احاطه به دست عالم است ولی آیا هر نوع احاطهای را میتوان، علم دانست.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه در پایان سخنان خود با تاکید بر این که عرف عام شامل؛ سنین گوناگون، جنسیتهای گوناگون، دانشهای گوناگون و ... است گفت: عرف عام شامل؛ سنین گوناگون، جنسیتهای گوناگون، دانشهای گوناگون و ... است زیرا مخاطب اصلی قرآن همه بشر است، عدهای از دانشهای زبانی دنبال کشف قواعد از عرف بودند؛ ولی عرف همیشه زایاست و دانشهایی که از استقراء میدانی به دست آمده عرف نامیده میشود.
حجت الاسلام دکتر محمد رکعی، از اعضای انجمن کلام اسلامی حوزه و عضو هیأت علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث به عنوان دیگر سخنران این نشست گفت: وقتی بحث از امکانسنجی تعریف است ما باید گونههایی از تعریف را ارایه دهیم تا براساس آن اقدام به این کار کنیم.
وی با اشاره به «تعریف» در علم منطق بیان کرد: منطقیون هم معترفاند که ما به ذاتیات یک شیء نمیرسیم بنابراین باید به اعراض خاص یک شیء اکتفا کنیم و ویژگی های آن را برشماریم که در زبانشناسی نیز با عنوان شرایط لازم و کافی از آن یاد میشود.
ایشان در ادامه اظهار داشت: به دلایلی روشهای دیگری هم در تعریف رخ داده است؛ یکی روشی است که ویتگنشتاین به آن اشاره کرده و گفته ما باید به شرایط خاصه یک شیء آن هم به نحو خانوادگی توجه داشته باشیم و اشیاء را در رابطه با یک خانواده تعریف کنیم، مثلا برای شناسایی مفهوم بازی، بازیهای مختلفی داریم و بعضی ابزار و آلاتی دارد و برخی ندارد بنابراین باید ویژگیهای مشترک میان همه این بازیها را کشف و بعد تعریفی ارایه دهیم.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه تصریح کرد: البته با پیشرفتهای زبانشناسی روش دیگری هم برای تعریف مطرح شده که قدمت آن بیش از 50 سال نیست و آن تعریف پیش نمونه و یا براساس نمونه است.
ایشان عنوان کرد: گاهی تعریف ما مفهومی و گاهی براساس مصداق خارجی است؛ مثلا اگر بخواهیم پرنده را تعریف کنیم آن را با مفاهیم تعریف میکنیم ولی گاهی نیز تعریف با مصادیق انجام میشود یعنی مصداق یک پرنده مانند گنجشک را نشان فرد میدهیم.
وی ادامه داد: از گنجشک تا پنگوئن همه در دایره پرنده میگنجند اما نمیتوان تعریفی از مفهوم پرنده به دست دهیم که شامل همه شود، لذا شرطی که در اغلب موارد صدق میکند پیش نمونه قرار داده و سایر موارد را با آن می سنجیم.
عضو هیات علمی پژوهشگاه قرآن و حدیث تصریح کرد: تلاشی که قرار است ما برای تعریف علم در قرآن و متون دینی انجام دهیم میتواند براساس هر کدام از این روشها باشد و هیچکدام را رد نمیکنیم.
وی با بیان اینکه شبکه معنایی ایزوتسو و روشهای دیگری نیز برای مباحث معناشناختی وجود دارد عنوان کرد: حتما برای بررسی یک مفهوم در قرآن باید یک روش داشته باشیم تا نظام معرفتی قرآن را از خود قرآن ارائه دهیم نه اینکه تعاریفی از بیرون بیاوریم و آن را وارد متن قرآن کنیم.
ایشان با بیان اینکه مباحث معناشناسی همدیگر را تقویت می کنند اظهار داشت: نظریه ایزوتسو به دیدگاههای ساختارگرایی مکتب بن باز میگردد؛ ایزوتسو در قرآن روشی را برای دریافت معنا ارایه کرد که حوزه تصوری است ولی مکاتب دیگری مانند دانمارک و ... نیز برای این بررسی وجود دارد.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه در ادامه گفت: برای برداشت از متن، استفاده از دیدگاه ایزوتسو لازم است به این علت که برای کشف معنا از متن لازم است حتما راهکاری داشته باشیم که براساس دیدگاههای وی، این امر محقق میشود زیرا ایزوتسو با وجود معایبی که در روش وی دارد بهترین روش در تعریف از متن را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: برای به دست آوردن نظام معرفتی قرآن و روایات، ما نمیتوانیم این دو را مانند متن آموزشی در نظر بگیریم که فرایند و گونهها را مانند منابع آموزشی دستهبندی ارایه داده باشند؛ برای این کار باید به روایاتی مراجعه کنیم که اگرچه ممکن است در حیطه انسانشناسی نباشند ولی بر چیزی که ما دنبال آن هستیم دلالت دارند.
ایشان با اشاره به مفهوم علم در روایات عنوان کرد: روایاتی در حوزه خداشناسی و محدودیت عقل وجود دارند که بر انواع و انحاء علمی تاکید دارند که مورد تاکید قرآن است لذا باید بگوییم واژههایی که در قرآن و روایات بیان شده بسیار گسترده هستند.
دکتر رکعی در ادامه سخنان خود گفت: قرآن بخشی از علوم را علوم احاطی ذکر کرده که در روایات نیز موید داریم؛ مفاهیمی مانند احاطه که بر نوع خاصی از علم دلالت دارد؛ مثلا در محدویت عقل در شناخت خدا آمده «ولا تحیط به الافکار؛ قد عجزت العقول عن الوقوف بها»؛ یعنی عقل حتی به صفات خدا هم نمی تواند وقف یابد.
ایشان در ادامه ابراز داشت: نوع دیگری از علم در روایات علم تصوری است البته این تصور با معرفتشناسی فلسفی متفاوت است؛ در روایات هر علمی که از یک تشابه در ذهن ایجاد شود علم شناخته میشود همچنین تخیل نوع دیگری از علم در روایات است.
وی افزود: نوع دیگر علم، علم قیاسی در روایات است که به نظر میرسد قیاس فقهی است که براساس تشبیه ایجاد میشود؛ روایات همچنین، وصف را علم میداند ضمن اینکه علم نشانهای، از علوم درجه بالا در قرآن و روایات است.
عضو انجمن کلام اسلامی حوزه در پیان تصریح کرد: تفکر در دید قرآن، رفت و آمد میان معلومات و مجهولات نیست و مفهوم خاص خود را دارد، لذا در نظام معرفتی قرآن، ما با مفهومی از علم سر و کار داریم که باید از قرآن و روایات استخراج شود و این نوع تعریف، امکان دارد و میتوان علم را تعریف کرد ولی ابزار و روش و نظامی دقیق در این مسئله لازم است نظامی که مستقل است و تکیه بر پیشفرضهای دیگری ندارد.
لازم به ذکر است نشست علمی "امکانسنجی تعریف علم در قرآن" به همت انجمن کلام اسلامی حوزه، دبیرخانه اولین کنگره قرآن و علوم انسانی و دبیرخانه انجمن های علمی حوزه و با حضور حجت الاسلام دکتر شعبان نصرتی و حجت الاسلام دکتر محمد رکعی روز یکشنبه 30 مهر ماه ساعت 18:30 الی 20:30 در سالن همایش انجمنهای علمی حوزه برگزار شد.
سومین مدرسه تابستانی کلام امامیه
نشست هفتم: مبانی سلفیگری ایرانی؛ آثار و نتایج عملی اندیشه سلفی گری ایرانی
دکتر سید حسن هاشمی
دریافت صوت
حجم: 32.2 مگابایت
دریافت پاورپوینت استاد
حجم: 520 کیلوبایت
خلاصهای از مباحث ارائه شده:
نام های این جریان فکری: نام های متعددی پیرامون این گروه وجود دارد. از جمله: 1) «قرآنیون شیعه» (نام گذاری توسط احمد کسروی) 2) «جریان های تجدید نظر طلب در عقائد شیعه» 3) «جریان قرآن بسندگان» 4) «موحدان» (نام گذاری توسط خود این جریان در اعلامیه های برقعی) 5) «اصلاح گر شیعه» (نام گذاری توسط علی رهنما).
باید توجه داشت که دلیل نام گذاری های متفاوت در این جریان برای وارد و خارج کردن گروه هایی در این جریان است. همچنین باید توجه داشت که شخصیت ها و دسته های مختلف در این جریان با هم متفاوت اند.
این تفکر فقط در بین مسلمانان وجود نداشته و در ادیان دیگر هم این نوع اندیشه وجود دارد. مثلاً در بین یهود پیروان مکتب قَرائیم فقط تنخ (تورات عبری) را قبول دارند و در مسیحیت، پروتستان ها فقط انجیل را قبول دارند و هیچ تفسیر و توجیهی از آن را نمی پذیرند. همچنین گروهی افراطی به نام کُواکِر ها در این دسته وجود دارند که ضد روحانیت و ضد کشیش هستند.
با توجه به عبارت «حسبنا کتاب الله» طرز تفکری وجود داشته که نتیجه اش کنار گذاشتن پیامبر و اهل بیت می شود (باید توجه داشت که حسبنا کتاب الله با حدیث اریکه رد می شود). در عصر علوی دوباره این طرز تفکر با لا حکم الا لله شروع شد که نتیجه اش کنار گذاشتن پیامبر و پیشوایان ایشان شد.
شعار قرآن بسندگی در عصر جدید در قرن 18 با سِر احمد خان هندی آغاز شد. وی کتاب های زیادی از جمله کتابی در تفسیر نوشته است.
نتیجه و کارکرد تفکر این گروه، کنار گذاشتن رسول خداست. زیرا اگر قرآن برای همه باشد و همه بخواهند بفهمند و روایات و مفسرین قبل را کنار بگذاریم ، نتیجه ای جز گسست گرایی بین کتاب و سنت نخواهد داشت. سر احمد خان هندی نهایتا منکر اساس وحی شد و قرآن را حاصل تجارب خود رشد و شکوفایی عقل پیامبر دانست و اعجاز و آسمانی بودن آن را نفی کرد.
اندیشههای متعددی زیادی از این تفکر ریشه گرفت. بعد ها این تفکر به مصر رفت و به حسن البنا، محمد عبده، محمود شلتوت، طه حسین، احمد امین و... رسید. در میان شیعیان و ایرانیان این جریان با سید جمال الدین اسدآبادی (دست کم شعارهایش) آغاز شد و با اسدالله خرقانی، شریعت سنگلجی، محمدخالصی زاده و....ادامه یافت.
مهمترین نتایج تفکر سلفی گری ایرانی:
* انکار وجود امام زمان
* نفی شفاعت، توسل،رجعت، علم غیب، وصایت و... ؛
* نفی زیارت امام زادگان و تعمیر قبور وساخت گنبد وبارگاه برای آن؛
* حرام دانستن عزاداری برای امام حسین و سایر ائمه؛
* انکار تقلید واعتقاد به بی نیازی آن درانجام تکالیف؛
* فاصله گرفتن از مرجعیت رسمی دینی و روحانیت و در حال حاضر تقابل با ولایت فقیه؛
* نفی احکامی مانند وجوب خمس؛
* تمرکز بیش ازحد بر خرافه ستیزی (در حالی که تعریف درستی از آن ارائه نمی دادند)؛
* گرایش به عقلگرایی و خردورزی غربی.
زمینه های استفاده و جذابیت های این اندیشه برای جریانهای فکری مخالف
* روشنفکران دینی: نفی حدیث، حکم مرتد، اسلام و دموکراسی، نذر و زیارت امام زادگان، فقه روشنفکری و...
* مخالفان نظریه حکومت دینی و ولایت فقیه: رد مهدویت، مرجعیت دینی، ولایت فقیه.
* وهابیت: نشر اندیشه ها، شخصیت سازی، ارجاع به کتب و منابع این گروه فکری.
اسامی کتب ایشان هنجار شکن و شعار زده و تخریبی و حمله کننده است و این در حالی است که شخصیت های علمی کتاب هایشان را مبتنی بر موضوع و مسأله انتخاب می کنند.
شبکه معالم ـ حجت الاسلام و المسلمین دکتر برنجکار اظهار داشت: عدهای فکر میکنند جایگاه وحی فقط در فقه عملی است و در اعتقادات تنها عقل، استنباط میکند در حالی که این تفکر از نظر عقلی و نقلی درست نیست.
شبکه معالم ـ حجت الاسلام و المسلمین دکتر سید علی طالقانی، عضو هیئت علمی اداره کل آموزش دفتر تبلیغات اسلامی اظهار داشت: اصول عقاید اموری است که اطاعت از آن واجب است اما در فروع عقاید اگر فرد معتقد هم نباشد همچنان مسلمان باقی میماند.